اسطوره ی گوش کردن
در زندگی ام انسان های مختلفی را دیده ام با خصوصیات متفاوت. کمی که دقت می کردم می دیدم هر انسانی خصوصیت بارزی دارد که مختص به خود اوست. یعنی یک نکته ی مثبت در شخصیتش آنقدر برجسته است که با آن شناخته می شود.
به خاطر همین من از هر کسی چیزی آموختم. بعضی از آموخته هایم را سریع عملی کردم اما بعضی را نه. زیرا نیاز به تمرین فراوان دارد تا درونی شود. قصد دارم هر چند وقت یک بار بر حسب شرایط از خصوصیت بارز یکی از اطرافیانم صحبت کنم. امروز اولین مطلب در این مورد است.
دوست خوبم زهرا که (سه سال پیش) برای چند ماه در خانه ی بی بی با هم زندگی کردیم، دختر منحصر به فردی بود. علاوه بر هم خانه ای بودن در چند کار دانشکده او را همراهی کردم از جمله کارگاه کوفی نگاری که در اسلامیه ی یزد برگزار شد.
زهرا خصوصیات مثبت فراوانی داشت اما چیزی که همیشه مرا شگفت زده می کرد قدرت و توانایی او در گوش دادن بود. بسیار می شد که با هم راجع به مسائل مختلف بحث می کردیم. وقتی من صحبت می کردم سر تا پا گوش می شد.چشمش از روی صورت من تکان نمی خورد. با اشاره های سر مدام نشان می داد که دارد گوش می دهد. حضور لبخندی زیبا روی صورتش و مجموعه ای دیگر از واکنش ها که نشان میداد شش دنگ حواسش جمع صحبت من است. من بدون استثنا هر دفعه فکر می کردم صحبت های من را قبول دارد که در تایید حرف های من اینگونه با دل و جان گوش می دهد اما وقتی صحبتم تمام میشد زهرا می گفت: "اینی که تو میگی درست ولی..." و شروع می کرد صحبت من را نقدکردن و من متعجب با خودم می گفتم: "زهرا که تا این اندازه با دقت گوش می داد پس چرا اصلا صحبت های مرا قبول ندارد؟" فهمیدم می شود صحبت کسی را هر چند اگر قبول هم نداشته باشی گوش کنی. قدرت او در گوش دادن به قدری بالا بود که حتی در زمانی که من میان کلامش می پریدم هم صحبت خود را نصفه می گذاشت و به حرف من گوش می کرد. آنقدر گوش می کرد تا همه ی حرف هایم تمام شود و خودم سکوت کنم. حتی یک بار هم ندیدم وسط کلام من بیاید و حرف من را نیمه کاره بگذارد ولی من بار ها این کار را کردم و هر بار با اینکه می دانستم کار اشتباهی است اما نمی توانستم اخلاقی را که عادت شده بود را کنار بگزارم. زهرا برای من اسطوره ی گوش دادن است. عمیق گوش دادن به صحبت های اطرافیان حتی اگر خلاف نظر او باشد.
بعضی افراد گوش می دهند اما نه به صورت عمیق. وقتی جمله ای خلاف نظر خود می شوند بدون اینکه اجازه ی تمام کردن صحبت را بدهند، سریع میان کلام طرف می روند و شروع می کنند به تقد صحبت طرف مقابل. در این زمان ها شخصی که حرفش نشنیده گرفته شده خیلی سخت می تواند به صحبت طرف مقابل گوش دهد.
وقتی پروسه ی صحبت کردن و گوش دادن درست انجام نشود انسان ها به برداشت های ذهنی خود که بر اساس حدس و گمان پایه ریزی شده، پناه می برند و پیش داوری ها و قضاوت های یک طرفه پیش می آید.
این است که هم باید با نهایت دقت گوش داد و هم با نهایت دقت صحبت کرد تا از ایجاد هر گونه سوءتفاهمی جلوگیری کرد.
*گرچه می دانم حق من نیست، اما دلم فرصتی می خواهد برای شنیده شدن.
دوست عزیز و گران مایه وبلاگ زیبا و پر محتوائی دارید. بسیار مطالب مفید و آموزنده ای در آن بکار رفته من از تمام مطالب استفاده بردم . اگه دوست داشتین سری هم به وبلاگ من بزنید تا از نظرات ارزشمند شمابهرمند گردم . منتظر حضور پر بارتون میمونم . قدومتون بر چشم.
با نهایت احترام