اینگونه رفتنم آرزوست...
پنجشنبه, ۷ دی ۱۳۹۱، ۰۹:۱۵ ق.ظ
بعضی رفتن ها سعادت می خواهد... مثل همین خانمی که به تازگی از دنیا رفتند... بعد از 8 سال انتظار، صاحب فرزندی شدند. یک روز بعد از به دنیا آوردن این کوچولوی نازنین و بودن با او... دقیقا موقع اذان صبح در حالی که زیر لب اذان می گفتند، رفتند...
گریه های من فقط برای او نیست. برای خودم هم هست. دلم به حال خودم می سوزد! به او غبطه می خورم که تا این اندازه پاک، تا این اندازه خوب از دنیا رفت. حتما او برای این سعادت تلاش کرده و لایق این رفتن شده...
بچه های گوگل پلاس هیئت امروز را به جلسه ی قرآنخوانی برای او تبدیل کردند. می روم تا به او متوسل شوم. که به عنوان شاگرد اول کلاس بندگی به من کمک کند من هم مثل او بروم... پاکِ پاک...
بدان امید دهم جان ک خاک کوی تو باشم