برای هم اتاقی هایم...
سیده! هدهد! پرستو!... سلام... می خوام امروزم رو براتون تعریف کنم...
امروز صبح ساعت 7 صبح به بابا گفتم می خوام کرسی درست کنم. بابا و مامان کلی بهم خندیدن. مامان می گفت: "این دختر دیوونه چه جوری نصیبمون شده؟ نمیدونم!" ولی من که دیوونه نیستم
...
روز برفی جالبی بود. خیلی خوش گذشت. ظهر که از بیرون برگشتم خونه شروع کردم به درست کردن کرسی...
با کمک داداش میز پذیرایی رو آوردم تو اتاق. چون مربعه جون میده برای کرسی درست کردن...
اون پتو کلفته رو یادتونه؟ همون که مربع بود و من سه لایه به جای تشک استفاده می کردم. اون از اساس پتوی کرسیه! اونو انداختم رو میز و همین طور پتو مسافرتی ای که معرف حضورتون هست... بعد دنبال اون پارچه قرمزه که از اتاق 206 برداشتم گشتم و پیداش کردم ... (پرستو! می خواستم اینو با تو تقسیم کنم اما یادم رفت... اومدی پیشم نصفشو میدم بهت!) یه گلدون از جمعه بازار گرفته بودم. اونو با شن هایی که برای پایان نامه از دانشکده برداشته بودم پر کردم و گل خشکا رو گذاشتم توش... میبینید که گلای خوشگلمون صحیح و سالم رسیدن کرج! دو تا پشتی و جای گرم و نرم هم گذاشتم. (پرستو نترس! حواسم به متکات هست! حسابی مواظبشم!
) کتابا رو هم اون پشت چیدم که تو عکس معلوم نیست!
خلاصه یه جای دنج برای خودم درست کردم. یه جای گرم! (البته بعد از اومدن بابا. چون باید یه فکری برای گرمای زیرش بکنیم!)
اینم عکسش:
البته همونطور که میدونید همه ی این کارا در نبود مادر صورت گرفته. اگه بیاد ممکنه بخواد برش داره که اونوقت با جیغ بنفش من مواجه میشه!!! چطوره؟ جیغ بنفش رو میگم! آهان پس شما هم موافقید...!!!
راستی یه عکس دیگه... این نی نیه مرتضی است... اسمش رو گذاشتن حنانه! میبینید چقدر نازه؟ گفتم شما هم در خوشحالی من شریک باشید!
تا کرسی رو جمع نکردم زود پاشین بیاین خونمون... ببینید کرسی چهار گوشه داره... اگه بیاین اینجا، قول میدم اجازه بدم کنار کرسی من بشینید!
سیده و هدهد عزیز امیدوارم پایان ترم فوق العاده ای داشته باشید همراه با امداد های غیبی! و پرستوی نازنین امیدوارم همون جایی! (هر جایی) که هستی موفق باشی....
بهترین ها رو براتون آرزو دارم
به خدا میسپارمتون
راستی این پارچه قرمزه و گلدونه که گذاشتی روی کرسی خیلی قشنگش کرده، فقط بهت پیشنهاد میکنم گلدون رو زودتر بردار چون کافیه بشینید دور کرسی و گلدون عمرا بمونه سر جاش یهو غش میکنه و همه شنهاش میریزه زمستون خوبی داشته باشی دوست جونم
ممنون عزیزم. دلم از کرسیه شما خواست... یه روزی که پشت کرسیت تنهایی نشستی دلت برای اون شلوغی ها تنگ میشه! کرسی با دور هم بودن گرم میشه.
آره این ترکیب رنگ منو یاد یزد و اتاق 206 میندازه! خیلی گرم و خوبه! گلدون رو هم با ضربات متعدد امتحان کردم... تنهایی حواسم بهش هست. اگه کسی اومد پیشم برش میدارم.
ممنون عزیزم! انشالله تو هم...