با من از ماه بگو

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام او...

مستوره
می نویسد
برای بخش پنهان لحظات

بوی بهار نارنج فراموشم نمی شود... هرگز!

يكشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۱، ۱۰:۳۳ ب.ظ

حضرت محمد (ص): "مومن، با اشتهای خانواده اش غذا می خورد و منافق، خانواده اش با میل و اشتهای او غذا می خورند"
معروف است که حضرت محمد(ص) بر هیچ غذایی عیب نمی گرفتند. بدون اینکه تفاوتی برای غذا ها قائل شوند، آن ها را میل می کردند و شکر خدا را به جا می آوردند. به طوری که اطرافیان ایشان نمیدانستند که چه غذایی را بیشتر دوست دارند. به چه غذایی بیشتر میل دارند.

خوب!
من این حدیث را حدودا آبان ماه پارسال خواندم! که متاسفانه چندان هم به آن عمل نکردم...
جا دارد که همین جا از هم اتاقی های عزیزم بابت هر گونه تحمیل غذا عذر خواهی کنم. عذر خواهی برای حذف فلفل، مخصوصا از پرستو! و همین طور حذف بادمجان از وعده های غذایی.... از سیده هم معذرت می خواهم که سبزی خشک داخل سالاد را دوست نداشتم! دیگر ...... باز هم ببخشید که از بعد عید به این طرف نگذاشتم تن ماهی بخرید! 
امیدوارم ببخشید! 


حرف هایم بدجور بوی خداحافظی می دهد! حال می دانم که می توانم این روز های آخر را فقط اشک بریزم!
خدا را شاکرم... برای همه ی نعمت هایش!


*ساعت 3:3 است...همین حالا یک آرزو کن! قول می دهم بر آورده شود!

 

نظر (۱۲)

سلام. اگه فکر کردی که بوی خداحافظی به مشام ما میرسه سخت در اشتباهی. به قول استاد شیخ بهایی ،که وقتی بچه ها می خواستند برند کربلا، بهشون می گفت "با تمام وجود برید کربلا، همه اون کس هایی را هم که دوست دارید بگذارید توی قلبتون و با خودتون ببرید." بقیشم که خودت میدونی" انشاءالله هممون میریم در پناه خدا و به هم نزدیکیم چون که توی دلای همدیگه جا داریم".
در مورد فلفل: نه اینکه پرستو هم واسه روز مبادا یه کمی فلفل قایم نکرده بود. که اونا هم پریشب توی غذا نوش جان کردیم و این خودت بودی که باز مچشا گرفتی.
در مورد سالاد هم بگم که اتفاقا خوب شد که سبزی خشک دوست نداشتی وگرنه با اون اوضاعی که من سبزی خشک داخل سالادها می ریختم ، باید سفارش می دادیم از شهرستان گونی گونی واسمون سبزی خشک می فرستادند. و چقدر عالی بود که بیشتر مواقع به قول هدهد سالاد مخصوص مداد رنگی داشتیم.
از بابت سالادها و.............. ممنون.
الحمدلله رب العالمین بابت این همه نعمتی که خدا بهمون داده. الحمدلله.


راست میگی ابجی...ممنون

چه کربلایی رفتیم! یادش بخیر! این جور وقتا ادم می فهمه بهشت واقعی یعنی چی!
خدا رو شکر... برای همه ی داده ها و نداده هایش!

به پرستو چه کار داری؟
خودت رو یادم نرفته که توی چاشنی سالاد، شیره هم ریختی خانم! فکر کردی نمی فهمم؟
سلام
عاقبت به خیری دوستان .


سلام.ممنون و همچنین شما
  • فیروزابادی
  • این روزها حرف هایمان بوی خدا حافظی میدهد.اما خدا را شکر که این خداحافظی پرست از دلتنگی لحظه های شادمان و نه خدای نکرده پر از خوشحالی از فرار از لحظه های تلخ.
    چه خوب که این روزها آنقدر زیبا بوده اند که مطمئنا تا همیشه و یا مدتها در ذهنمان خواهند ماند.
    کاش این هم دلی ها را فراموش نکنیم .
    کاش باز هم دور هم جمع شویم.روزهایی که هر یک خوشبخت تر از این روزها باشیم و به خدا نزدیک تر! به لطف خدا انشاا...
    -----------------------------------------------------------------------------------
    منم سعی میکنم این روزها بیشتر بمونم
    ن از همین تریبون استفاده میکنم و از دوستان به خاطر دوست نداشتن مرغ "آب پز"معذرت میخوام.حلال بفرمایین


    خدا را شکر! این روز ها را حتی کم حافظه ترین ذهن ها از یاد نخواهد برد!
    انشالله!...
    دلم می خواست یک سفر مشهد می رفتیم! چهار تایی با هم. دلم می خواست خوشی این روزهای با هم بودنمان را با خوشی بی حد و حصر زیارت امام رضا پیوند می دادیم... هنوز هم نا امید نیستم! او که دعوت کند همه چیز درست می شود!

    این دفعه تو تله پاتی رو گرفتی...
    می خواستم آخر مطلب ازت بخوام که این هفته رو همین جا پیش ما بمونی!
    .............


    این آرزو بود؟ سانسور ممنوع!
  • ماهی کوچولو
  • سلام دوست عزیز
    یادش بخیر زمان خوابگاه منم مثل تو .بچه ها نباید تو غذا فلفل می ریختنداما نامردها چه قدر فلفل به خوردمان دادند اما دیگر از پس تن ماهی بر نیامدند و باز هم یادش بخیر . چه قدر دلم برای بچه ها تنگ شده برای پاکی و صمیمیتشان برای روزهای خوشی ناخوشی.
    حتی برای غذاهای تندشان.


    سلام...
    دوستای من همیشه هوام رو داشتن! چیزی رو که من دوست نداشتم تو غذا نمی ریختن! می بینی چه جوری با دل ادم بازی میکنن؟ خوب حق دارم نخوام این روزا تموم بشه! به خاطر همه ی خوبی هاشون! منم خیلی دلم برای این دوستی ها تنگ میشه!
    یاد غذاهای خوابگاه مون بخیر.


    من هم چند سال دیگه همین رو میگم!به شرط حیات البته!
    دوستان عزیز امروز که مدادرنگی میخواست بره بیرون پیش از خوندن مطلبش
    ازش درخواست شد که برگشتنه یک عدد تن ماهی بخره برای ناهار
    شما بگین تن ماهی بهتره یا گرسنگی هان...
    از طرف سازمان حمایت از کودکان
    آخ جون ناهار تن ماهی


    تن ماهی یا گرسنگی! مسئله این است!
    بله.... امروز رفتم و با همین دستا! تن ماهی خریدم!
  • هدهد بزرگتر
  • سلا م ع زیزم وبلاگ قشنگت من رو بد جور می بره به حال و هوای خوابگاه که الان با گذشت سه سال دیگه کاملا واسم خاطره شده حاضرم هر کاری بکنم تا فقط یه شب دیگه با اون بچه ها تو اون خوابگاه باشم حتی اگه هیچی برا خوردن نباشه یا حتی شب تاصبح از سر و صدا خواب نرم یا....قدر این روزا رو بدونید دیگه هیچ وقت تکرار نمیشن به هیچ قیمتی......


    سلام خانم روانشناس. خیلی خوش اومدین. قدم رنجه فرمودین! ممنون از لطفتون...
    بله! این روز ها دیگه هیچ وقت تکرار نمیشن.
    واقعا خدا رو شکر می کنم برای اینکه طعم شیرین این دوستی ها رو به من چشوند!
    این لطف خدا رو مثل باقی نعمت هایش با چیزی نمی تونم جبران کنم...
  • اردیبهشت*
  • من همه غذایی می خورممممم یعنی مومن هستم
    اینا همش خاطره س خانومی منم این دوران رو زمانی گذروندم،یادش بخیر،دلم می خواد به همون موقع برگردم


    خوش به حالت!من تا حالا نفهمیده بودم انقدر منافق(بد غذا) هستم!
    حیف که بر گشت امکان پذیر نیست! وگرنه همه می خاستن به گذشته برگردن...
    با یادش هم میشه خوش بود
    اینم از سر!!!
    وای...تموم شدن دوران خابگاه خیلیییییییییییییی سخته:(


    سلااااااااااااااااام.... به به عزیزم! خیلی خوش اومدی!
    آره خیلی سخته اما خوب نمیشه ازش فرار کرد...
    من که خیلی بابت این چند سال خوشحالم
    همین طور خوشحالم که دوران خوابگاهی ام با دوستی تو شروع شد!
    man keyboardam farsi nadare hal nadaram yavash farsi type konam!
    man nemifahmam in che rasme maskhareie k nazare ma ra pas az taide shoma b namayesh migozarand!!!!!
    jamesh kon baba refigh:D


    دیگه اینم یکی از مزایای تکنولوژیه که میشه ازش استفاده کرد!
    راستی!
    به مامانت اینا خیلی سلام منو برسون!

    سلام مداد رنگی عزیز
    برام پیغام گذاشتی بیام ختم دسته جمعی قرآن. کجا؟ چه جوری؟


    سلام- ببخشید به جا نمیارم
    اکه من فرستادم- لینک ختم قران هم همراهش بوده
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی