بوی بهار نارنج فراموشم نمی شود... هرگز!
حضرت محمد (ص): "مومن، با اشتهای خانواده اش غذا می خورد و منافق، خانواده اش با میل و اشتهای او غذا می خورند"
معروف است که حضرت محمد(ص) بر هیچ غذایی عیب نمی گرفتند. بدون اینکه تفاوتی برای غذا ها قائل شوند، آن ها را میل می کردند و شکر خدا را به جا می آوردند. به طوری که اطرافیان ایشان نمیدانستند که چه غذایی را بیشتر دوست دارند. به چه غذایی بیشتر میل دارند.
خوب!
من این حدیث را حدودا آبان ماه پارسال خواندم! که متاسفانه چندان هم به آن عمل نکردم...
جا دارد که همین جا از هم اتاقی های عزیزم بابت هر گونه تحمیل غذا عذر خواهی کنم. عذر خواهی برای حذف فلفل، مخصوصا از پرستو! و همین طور حذف بادمجان از وعده های غذایی.... از سیده هم معذرت می خواهم که سبزی خشک داخل سالاد را دوست نداشتم! دیگر ...... باز هم ببخشید که از بعد عید به این طرف نگذاشتم تن ماهی بخرید!
امیدوارم ببخشید!
حرف هایم بدجور بوی خداحافظی می دهد! حال می دانم که می توانم این روز های آخر را فقط اشک بریزم!
خدا را شاکرم... برای همه ی نعمت هایش!
*ساعت 3:3 است...همین حالا یک آرزو کن! قول می دهم بر آورده شود!
در مورد فلفل: نه اینکه پرستو هم واسه روز مبادا یه کمی فلفل قایم نکرده بود. که اونا هم پریشب توی غذا نوش جان کردیم و این خودت بودی که باز مچشا گرفتی.
در مورد سالاد هم بگم که اتفاقا خوب شد که سبزی خشک دوست نداشتی وگرنه با اون اوضاعی که من سبزی خشک داخل سالادها می ریختم ، باید سفارش می دادیم از شهرستان گونی گونی واسمون سبزی خشک می فرستادند. و چقدر عالی بود که بیشتر مواقع به قول هدهد سالاد مخصوص مداد رنگی داشتیم.
از بابت سالادها و.............. ممنون.
الحمدلله رب العالمین بابت این همه نعمتی که خدا بهمون داده. الحمدلله.
راست میگی ابجی...ممنون
چه کربلایی رفتیم! یادش بخیر! این جور وقتا ادم می فهمه بهشت واقعی یعنی چی!
خدا رو شکر... برای همه ی داده ها و نداده هایش!
به پرستو چه کار داری؟
خودت رو یادم نرفته که توی چاشنی سالاد، شیره هم ریختی خانم! فکر کردی نمی فهمم؟