بیانات رهبری در دیدار دانشجویان در یازدهمین روز ماه رمضان (۱۳۸۹/۰۵/۳۱)
چهارشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۱، ۰۶:۴۰ ق.ظ
(... شما جوانید، دلهاى شما پاک است، ناآلوده است. به عمق این حرف هم شما حالا نمیرسید، که این ناآلودگى معنایش چیست، گرفتارى دلهاى آلوده کجاست؛ این را شما که جوانید، حالا حالاها به آن نمیرسید؛ به حدود سنى ما که رسیدید، آن وقت گرفتارى را میفهمید، مىبینید که چقدر این زلالى دل در دورهى جوانى قیمت و ارزش دارد، که دیگر قابل برگشت هم نیست.
امروز این سرمایه در اختیار شماست. من حرفم این است: این دل پاک و زلال را هرچه میتوانید، با منبع عظمت، با منبع حقیقت، با منبع زیبائى - یعنى ذات مقدس بارىتعالى - پیوند دهید و نزدیک کنید. اگر موفق شدید، تا آخر عمر زندگى سعادتمندانه خواهید داشت اگر حالا موفق نشوید، بیست سال دیگر سختتر است؛ اگر بیست سال بعد هم که شماها چهل سال، چهل و پنج سال سنتان هست - موفق نشوید، بیست سال بعدش بسیار بسیار مشکلتر است؛ یعنى در سنینِ کمتر از سنِ حالاى من خیلى سخت خواهد شد. نه اینکه محال باشد، اما مشکل است. حالا دل را به خدا پیوند بزنید. راهش هم در شرع مقدس باز است؛ یک کار رمزآلود پیچیدهاى نیست. شما قلهى کوه را از پائین نگاه میکنید، مىبینید کسانى آنجا هستند؛ اینجور نیست که تصور کنید اینها بال زدند رفتند آنجا؛ نه، اینها از همین مسیرى که جلوى پاى شماست، جلو رفتند و به آنجا رسیدند. دچار توهم نشویم، خیال نکنیم که با یک نوع حرکت غیرعادى و غیرمعمولى میتوان به آن قلهها رسید؛ نه، آنهائى که در آن قلهها مشاهده میکنید، از همین راهها عبور کردند. این راهها چیست؟ در درجهى اول، ترک گناه. گفتنش آسان است، عملش سخت است؛ اما ناگزیر است. دروغ نگفتن، خیانت نکردن، از لغزشهاى گوناگون جنسى و شهوانى پرهیز کردن، از گناهان پرهیز کردن؛ قدمِ مهمترینش این است. بعد از ترک گناه، انجام واجبات، و از همهى واجبات مهمتر، نماز است. «و اعلم انّ کلّ شىء من عملک تبع لصلاتک» همهى کار انسان تابع نماز است. نماز را به وقت بخوانید، با توجه و با حضور قلب بخوانید. حضور قلب یعنى بدانید که دارید با یکى حرف میزنید؛ بدانید یک مخاطبى دارید که دارید با او حرف میزنید. این حالت را اگر در خودتان تمرین کردید، اگر توانستید این تمرکز را ایجاد کنید، تا آخر عمر این براى شما میماند. اگر حالا نتوانستید - همان طور که گفتم - بیست سال بعد سخت است، بیست سال بعدش سختتر است؛ بعد از آن، کسى اگر از قبل نکرده باشد، خیلى خیلى سخت است. از حالا عادت کنید این تمرکز را در حال نماز در خودتان ایجاد کنید و به وجود بیاورید. آن وقت این آن صلاتى است که: «تنهى عن الفحشاء و المنکر». تنهى یعنى شما را نهى میکند؛ معنایش این نیست که مانعى جلوى شما میگذارد که شما دیگر نمیتوانید گناه کنید نه، یعنى دائم به شما میگوید گناه نکن. خوب روزى چند نوبت از درون دلِ انسان به او بگویند گناه نکن گناه نکن، انسان گناه نمیکند...
روزهى ماه رمضان خیلى مغتنم است؛ مبارزهى با گرسنگى، تشنگى، گرما و سختىهائى که انسان دارد. انس با قرآن و انس با نهجالبلاغه و انس با صحیفهى سجادیه و دعا و نافله و نماز شب و هر کار که توانستید بعد از آن بکنید.
این دل نورانى و پاکیزه را که در شما هست، قدر بدانید ... جوان خاصیتش این است. دلتان پاکیزه است... در روایت دارد که وقتى گناهى میکنید، یک نقطهى سیاهى در قلب شما به وجود مىآید - البته اینها زبان نمادین است، زبان سمبلیک است - گناه دوم را که میکنید، این نقطهى سیاه دو برابر میشود. هرچه گناه بکنید، این نقطهها هى اضافه میشود، تا اینکه همهى قلب را سیاهى میگیرد. ترجمهى مفهوم عرفىاش همین است که من گفتم؛ یعنى شما الان دل و جان و روح آمادهاى دارید، بمرور گناهان، گرفتارىها و مشکلات فراوانى که در مسیر مبارزات زندگى انسان به وجود مىآید ... چنانچه انسان از حالا تمرین نکرده باشد، اینها گرفتارىها را زیاد میکند، دل را تاریک میکند. پس عرض اول ما و حرف اصلى ما این است. شما مثل فرزندان من هستید. من اگر بخواهم به بچههاى صلبى و نسبىِ خودم بهترین سفارشها را بکنم، همینى که به شما عرض کردم، به آنها خواهم گفت...)
امروز این سرمایه در اختیار شماست. من حرفم این است: این دل پاک و زلال را هرچه میتوانید، با منبع عظمت، با منبع حقیقت، با منبع زیبائى - یعنى ذات مقدس بارىتعالى - پیوند دهید و نزدیک کنید. اگر موفق شدید، تا آخر عمر زندگى سعادتمندانه خواهید داشت اگر حالا موفق نشوید، بیست سال دیگر سختتر است؛ اگر بیست سال بعد هم که شماها چهل سال، چهل و پنج سال سنتان هست - موفق نشوید، بیست سال بعدش بسیار بسیار مشکلتر است؛ یعنى در سنینِ کمتر از سنِ حالاى من خیلى سخت خواهد شد. نه اینکه محال باشد، اما مشکل است. حالا دل را به خدا پیوند بزنید. راهش هم در شرع مقدس باز است؛ یک کار رمزآلود پیچیدهاى نیست. شما قلهى کوه را از پائین نگاه میکنید، مىبینید کسانى آنجا هستند؛ اینجور نیست که تصور کنید اینها بال زدند رفتند آنجا؛ نه، اینها از همین مسیرى که جلوى پاى شماست، جلو رفتند و به آنجا رسیدند. دچار توهم نشویم، خیال نکنیم که با یک نوع حرکت غیرعادى و غیرمعمولى میتوان به آن قلهها رسید؛ نه، آنهائى که در آن قلهها مشاهده میکنید، از همین راهها عبور کردند. این راهها چیست؟ در درجهى اول، ترک گناه. گفتنش آسان است، عملش سخت است؛ اما ناگزیر است. دروغ نگفتن، خیانت نکردن، از لغزشهاى گوناگون جنسى و شهوانى پرهیز کردن، از گناهان پرهیز کردن؛ قدمِ مهمترینش این است. بعد از ترک گناه، انجام واجبات، و از همهى واجبات مهمتر، نماز است. «و اعلم انّ کلّ شىء من عملک تبع لصلاتک» همهى کار انسان تابع نماز است. نماز را به وقت بخوانید، با توجه و با حضور قلب بخوانید. حضور قلب یعنى بدانید که دارید با یکى حرف میزنید؛ بدانید یک مخاطبى دارید که دارید با او حرف میزنید. این حالت را اگر در خودتان تمرین کردید، اگر توانستید این تمرکز را ایجاد کنید، تا آخر عمر این براى شما میماند. اگر حالا نتوانستید - همان طور که گفتم - بیست سال بعد سخت است، بیست سال بعدش سختتر است؛ بعد از آن، کسى اگر از قبل نکرده باشد، خیلى خیلى سخت است. از حالا عادت کنید این تمرکز را در حال نماز در خودتان ایجاد کنید و به وجود بیاورید. آن وقت این آن صلاتى است که: «تنهى عن الفحشاء و المنکر». تنهى یعنى شما را نهى میکند؛ معنایش این نیست که مانعى جلوى شما میگذارد که شما دیگر نمیتوانید گناه کنید نه، یعنى دائم به شما میگوید گناه نکن. خوب روزى چند نوبت از درون دلِ انسان به او بگویند گناه نکن گناه نکن، انسان گناه نمیکند...
روزهى ماه رمضان خیلى مغتنم است؛ مبارزهى با گرسنگى، تشنگى، گرما و سختىهائى که انسان دارد. انس با قرآن و انس با نهجالبلاغه و انس با صحیفهى سجادیه و دعا و نافله و نماز شب و هر کار که توانستید بعد از آن بکنید.
این دل نورانى و پاکیزه را که در شما هست، قدر بدانید ... جوان خاصیتش این است. دلتان پاکیزه است... در روایت دارد که وقتى گناهى میکنید، یک نقطهى سیاهى در قلب شما به وجود مىآید - البته اینها زبان نمادین است، زبان سمبلیک است - گناه دوم را که میکنید، این نقطهى سیاه دو برابر میشود. هرچه گناه بکنید، این نقطهها هى اضافه میشود، تا اینکه همهى قلب را سیاهى میگیرد. ترجمهى مفهوم عرفىاش همین است که من گفتم؛ یعنى شما الان دل و جان و روح آمادهاى دارید، بمرور گناهان، گرفتارىها و مشکلات فراوانى که در مسیر مبارزات زندگى انسان به وجود مىآید ... چنانچه انسان از حالا تمرین نکرده باشد، اینها گرفتارىها را زیاد میکند، دل را تاریک میکند. پس عرض اول ما و حرف اصلى ما این است. شما مثل فرزندان من هستید. من اگر بخواهم به بچههاى صلبى و نسبىِ خودم بهترین سفارشها را بکنم، همینى که به شما عرض کردم، به آنها خواهم گفت...)
جانم آقا .
چه دلنشین است کلامش .
ان شالله تقوای الهی پیش بگیرم و با ترک محرمات و انجام واجبات و درک ماه مبارک رمضان، به قله نزدیک و نزدیک تر شویم.
سلام... انشالله