با من از ماه بگو

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام او...

مستوره
می نویسد
برای بخش پنهان لحظات

دل نمیکنم

شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۲، ۰۷:۱۹ ب.ظ

یک سال گذشت. سال پیش دوره ی دانشجویی را با زیارت دل نشین امام رضا ختم کردم و به خانه آمدم. آمدنی که گویا رفتنی ندارد. یک سال است که از زیارت امام رضا محرومم و گویا قرار است هم چنان محروم بمانم.
کربلا و این ها هم که اصلا در آرزوهایم نمیگنجد از بس دست نیافتنی است. پیاده روی اربعین هم که از محالات است. انگار که بال آرزوهای دلم را چیده باشند...

گرچه... بی نهایت شکر که هیئت هنری بود و اجازه ی اقامت یک هفته ای در تهران. تهرانی که از همیشه دوست داشتنی تر بود.
این هفته ای که میهمان بچه های خوابگاهی بودم، صبح به جای اینکه 5 یا 6 بیدار شوم ساعت 8:22 دقیقه بیدار میشدم (دو دقیقه اش نمیدانم برای چه بود!) و خیلی شیک و بدون استرس صبحانه می خوردم و آرام دل می سپردم به کردستان طلایی و بدون ترافیک از پایین به بالا و غروب ها از بالا به پایین...

هیئت هم که واقعا توصیف کردنی نیست. مخصوصا برای من که امسالش زمین تا آسمان با سال پیش تفاوت داشت. سال پیش من بودم و چندصد انسان غریبه و یک آشنا: زینب! زینبی که از کنارش تکان نمی خوردم.
اما امسال پر بود از دوست و آشناهایی که گاهی نمیدانستم کنار کدامشان بروم که تنها نباشند! همان دوستانی که اسمشان در زندگی ام بود و هست. همان هایی که همین، صرفِ بودنشان به من آرامش می دهد حتی اگر تا هیئت سال دیگر نبینمشان (تازه اگر عمری برای سال دیگر باشد.)

با این حال چیزی که از همه بیشتر به من چسبید مداحی "اشهد ان علی ولی الله"ِ هر شب بود که با جان و دل فریاد می زدم و از گفتنش نهایت لذت را می بردم فارغ از اینکه بخواهم خودم را زیر ذره بین بگزارم که چقدر به این جمله وفادارم. حالا که وفادار نیستم نباید بگویم. باید صادق باشم و از این حرف ها....
خداییش هم نمی شد از  لذتش گذشت. من که ذره ای از لذتش را به خودم زهر مار نکردم. نوش جانم و نوش جان همه ی محبان امیر مومنان علی.

هیئت تمام شد. با کلیپ تاثیرگزار "دل نمیکنم". من که دل نکندم. کاش حداقل یک سال دیگر روزیمان شود درک محرم سیدالشهدا...

  • مداد رنگی

روزمرگی

نظر (۱۴)

سلام
امیدوارم در آینده نزدیک بتونید مشهد برید و زیارت خاک پاک کربلا هم قسمتتون بشه.

پاسخ:
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون همچنین
  • چشم و چراغ
  • باز هوای حرمم آرزوست...

    پاسخ:
    پاسخ:
    ... :(
    سلام
    تقبل الله.

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام
    ممنونم همچنین
  • فیروزابادی
  • سلام
    مهدیه جانم این روزها نوعی دلتنگی غریب دارم و قلمم خشک شده
    اما خوشحالم خوشحالم که جایت را در شهرت پیدا کردی...
    خوشحالم ...

    پاسخ:
    پاسخ: سلام عزیزم
    دل تنگیت رو هم میخونم
    از فاصله ی دور...
    دل تنگی های بی دلیل و بی بهانه ات (حد اقل در ظاهر)
    سلام خانوم ... قبول باشه عزاداریها و دعاهات ...
    اینجا ها جز جاهاییه که قسمت کمتر کسی میشه که با هم نوعاش و دوستهاش باشه (هیئت رو میگم )... اما حرف از مشهد زدی ، نمیدونم با چه رویی خداحافظی کنم . یک سال و نیم بیشتره که نرفتم ... دلم پر میکشه ... انشاالله جور بشه با هم بریم . کربلا هم اگه قسمتت باشه کل دنیا دست به دست هم میدن تا قضا و قدر الهی رخ بده اونش با خدا و امام حسین... دل رو سپردیم به دریا ...
    بدجوری دلم هواتو کرده ... دفعه هزارم

    پاسخ:
    پاسخ: سلام عزیزم همچنین...
    راهی شدی پس؟
    التماس دعا. انشالله زیارت کربلا

    من هم
    خیلی
  • زینب بانووو
  • خیلی زیبا می‌نویسی خواهر. ولی می‌نوشتی بازی‌هایی رو هم که می‌کردی و مرحله‌هایی که به مدد دوستان دیگه جلو می‌رفت

    پاسخ:
    پاسخ: ممنون عزیزم.
    خوب این یه حقیقته که آدم وقتی داره سخنرانی گوش میده چون حواسش به حرفای حاج آقاست از گیم اور شدن نمی ترسه و همین باعث میشه رکوردهای بالا بزنه...
    خوب آدم چرا از این موقعیت خوب استفاده نکنه؟ :دی
    بله... چه اچیومنت هایی که فاطمه واسه من باز نکرد :))
    سلان عزیزم
    عزاداری هات قبول باشه خانومی
    انشاالله که قسمت بشه همگی با هم بریم مشهد

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلاین دختر همیشه مهربون...
    وای خدای من یعنی میشه؟
  • سید مجید باقری
  • سلام.مسطار به روز است دست افشان.

    پاسخ:
    پاسخ: سلام
    چطوری مداد رنگی؟

    پاسخ:
    پاسخ:
    خسته ام. نمیدونم بیشتر از چی... شاید از مسیر 5 ساعته ی هر روزه...
    سرما خوردم. امروز شرکت نرفتم و الان تو خونه تنهام...
    و در حال حاضر غذای جوجه رو سماور در حال دم کشیدنه..

    جاتون خالیه مثل همیشه.
    سلام
    دعا میکنم زیارت به زودی نصیبتان شود
    موفق باشید و شادمان

    پاسخ:
    پاسخ: سلام. ممنون همچنین
    انشاالله به زودی بری پابوس آقای مهربانی ها
    دلم خیلی گرفته به هر دری می زنم که اربعین بروم کربلا ولی ولی انگار آقا نمی طلبد

    پاسخ:
    پاسخ:
    سلام. انشالله که قسمتت بشه
  • سید مجتبی
  • شب هایی که گذشت و تمام شد و تمام نشدیم و هم چنان هستیم به امیدی برا رسیدن و تمام شدن...
    سلام

    پاسخ:
    پاسخ: سلام
    زیبا بود
    اون قدر خسته میشی که دیگه سراغ دوستتو نمیگیری ...
    خودمو نمیگم ... اینترنتو میگم ... وبلاگو

    پاسخ:
    پاسخ:
    دوستم؟ وبلاگ.....
  • حسنا ی شالیکار
  • چرا نیستی مداد رنگی؟

    پاسخ:
    پاسخ:
    مهم نبودنه...
    چراش خیلی مهم نیست
    ممنون که یادم کردی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی