با من از ماه بگو

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام او...

مستوره
می نویسد
برای بخش پنهان لحظات

شکرانه

يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۱، ۱۰:۲۹ ب.ظ

اشک شوق امانم نمیدهد!
خدای خوبم... خدای مهربانم....
همیشه در آرزویش بودم و هیچ وقتِ هیچ وقتِ هیچ وقت فکر نمیکردم چنین روزی را ببینم!

بالاخره توانستم... بالاخره توانستم!


 

این توان هم از توست! همه چیز از توست...
این بار هم در توانم نیست سپاس مهربانی هایت! باز هم ناتوانی ام را ببخش. مثل همیشه...
سپاس و هزاران سپاس!

  • مداد رنگی

در راه

نظر (۳)

سلام
و خدا رو شکر
الحمدلله که شادی در نوشته هایتان و صد البته زندگی، موج می زند.


سلام. ممنون... البته نوشته ممکنه خیلی ربطی به زندگی نداشته باشه! چون در عین حال من میتونستم از گریه ی غم ناکی که دیشب کردم بنویسم! (چقدر من دیشب گریه کردم! :)))) )
همیشه همین طوره ... بستگی به زاویه دید آدم داره...
چه قدر خوبببب،چی شدهههه به ما هم بگو بیشتر خوشحال بشیم
راستی نظر قبلیم فکر کنم اشتباهی خصوصی شد!!


چیز خاصی نیست! ممنون که خوشحالی
نه عمومیه

میدونی؟....
بری خیلی دلم برات تنگ میشه

با این نوشتت انگار دنیا رو به من دادن .منم برات خوشحالم که تا این حد خوشحالی


منم خوشحالم که از خوشحالیم انقدر خوشحالی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی