با من از ماه بگو

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام او...

مستوره
می نویسد
برای بخش پنهان لحظات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیخ ما» ثبت شده است

حتما می دانی آرزویم را

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۱، ۰۹:۳۰ ب.ظ

امام مهربانم. همواره مظلوم بودی و امسال مظلوم تر. و من هیچ نفهمیدم معنای این مظلومیت را.
و هنوز هم نمیفهمم.

امام هادی (ع)

حتما می دانی... وقتی استاد نصف حرف هایش را در صورت من می گفت. وقتی برای مثال زدن به من اشاره کرد و اسم شهرم را گفت. وقتی با خودم گفتم پس حتما اسمم را هم میداند. وقتی با وجودی که یک سال است سراغ کتاب ها نرفتم محبت درون قلبم را خواند و مرا هم همراه بقیه به خدا و شما سپرد....
حتما میدانی درون قلبم چه غوغایی به پا بود از شعف!!! چقدر شاد بودم از اینکه استاد با محبت به من نگاه میکرد. یادت که هست. فوری یاد مادرت افتادم و یاد شما... با خودم گفتم:"یک نظر استاد انقدر دیوانه ام کرد! پس یک نظر تو با من چه کار میکند؟" امام خوبم! من چیزی ندارم جز محبتی اندک، که آن را هم خودت به من داده ای. همین را از من قبول کن و مرا به آرزویم برسان.
آرزویم ... فقط یک نگاه توست.
یک نگاه مهربان تو.
همین

 

  • مداد رنگی

هدیه

چهارشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۰، ۰۷:۳۷ ق.ظ
یک روزی از روز های چهارشنبه استاد پرسید: اگر بخواهید برای کسی هدیه ببرید، چه چیزی می برید؟
ماهم غرق در فکر که: یعنی چه چیزی می بریم؟ بعضی ها جواب دادند: بستگی دارد استاد!!! که برای چه شخصی بخواهیم ببریم...
اما استاد یک جواب کلی می خواست که شامل همه موارد بشود.
کمی گذشت و خودش به سوال جواب داد. گفت: پرس و جو می کنید ببینید چه چیزی ندارد همان را برایش می خرید. به عبارت دیگر چیز تکراری نمی خرید! چیزی برایش می برید که مطمئن هستید خودش ندارد...

بعد این گونه ادامه داد: به دیدار خلق خدا که می روی با خودت غم و غصه و ناله نبر!!! آدم ها چیزی که زیاد دارند غم و غصه است... باید برایشان شادی و روی خوش ببری که خودشان ندارند...
به دیدار خالق که می روی هر چه غم و غصه و نقص داری با خودت ببر... زیرا که خداوند بزرگ نقص ندارد. غم و غصه ندارد.... و گلایه های تو برایش عزیز است...

...

دلم برای استادم خیلی تنگ شده است... و روز شماری می کنم که کلاس ها دوباره شروع شود...
خدایا به استاد عزیزمان توفیق ثانیه افزون! عنایت بفرما!!! آمین...

 

  • مداد رنگی