با من از ماه بگو

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام او...

مستوره
می نویسد
برای بخش پنهان لحظات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رنگ» ثبت شده است

با من قدم بزن

شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۱۹ ق.ظ

نکند از شدت سرماست؟ شاید این روز ها سرد است که رنگ های سرد آزرده ام می کند...
شاید از فشار این روز هاست که رنگ های تیره و تند، آزارم می دهد...
شاید زندگی بی روح شده که تاب دیدن رنگ های خاکستری را ندارم...
از رنگ های اطرافم خسته ام...
به دنبال نشانه ام... به دنبال رنگی تازه... رنگی گرم و آرام که چشمم را نوازش دهد...

روزگار سردی است...
زیر گرمای اولین برف زمستانی ... با من قدم بزن...

  • مداد رنگی

زنگ تفریح...

شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۱، ۰۶:۳۰ ب.ظ

من میدونم رنگ چه مزه ای داره.... شما چی؟

  • مداد رنگی

تکنیک من درآوردی!!!

يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۱، ۱۱:۳۷ ق.ظ

نقاشی کردن هم عالمی دارد و البته نقاش ها هم. بعضی از نقاش ها مثل آدم نقاشی می کنند! دقیقا مثل آدم. تر و تمیز و مرتب، سر بوم می نشینند و رنگ می گذارند و کار می کنند و کار می کنند. پرستو از آن نقاش هایی است که عجیب آدم است. همیشه وسایلش خیلی مرتب و سازماندهی شده کنارش است.
حالا من! می خواستم تکنیکی جدید کشف کنم و عاشق لفظ دهن پر کنش بودم: mixed media که حالم اساسی گرفته شد. الان توضیح می دهم. راستش کار من برگرفته از المان های کهکشان و سحابی است. برای این، نیاز به بافت های دودی و ابر و بادی داشتم. نمونه ی آن در کاغذ های ابر و باد که برای خوشنویسی از آن استفاده می شود به چشم می خورد. تا اینجا خوب است... وقتی مشکل پیدا می کند که آدم! بخواهد این کار را در قطع 120 در 90 روی بوم انجام دهد. برای انجام این کار حوضچه ای ساختم و آن را پر از آب کردم که مثلا به آن فرم های ابر و بادی برسم...
شب اول حوض را سطل سطل پر کردیم و وقتی کار تمام شد آن را مثل آدم! سطل سطل خالی کردیم(با کمک پرستوی عزیز) شب بعد خواستم زرنگی کنم. حوض را در جایی سرامیکی که چاه فاضلاب هم داشت قرار دادم که وقتی کار تمام شد بلافاصله  همه ی آب را خالی کنم!!!!
اما اصلا به فکرم هم نرسید چه گندی خواهد خورد! بلا فاصله بعد از خالی کردن حوض همه ی رنگ های روغنی به زمین و دیوار چسبید! رنگ روغن هم که با آب پاک نمی شود. این شد که چند بار تمامی مکان را با تینر روغنی تمیز کردم!! کاش همین جا ختم می شد! تینر روغنی، از آنجا که از اسمش پیدا است متشکل از روغن است. این شد که برای پاک کردن آن روغن،مجبور شدم چند بار با تاید به جان مکان بیافتم. آن هم نه یکی دو بار! چهار بار!
دست و بال خود را نیز با همین روش شستم و در نهایت به غلط کردن افتادم که دیگر از این غلط ها نکنم!

* اگر اینجا خارج! بود، فیلم این مصیبت را در سایت برادر، یوتیوب قرار میدادم تا همه نظاره گر شاهکار های این دختر دیوانه باشند!
** بعد از تفکر فراوان به این نتیجه رسیدم که دیدن دوباره ی سریال یانگوم (چند هفته پیش) تاثیر بسزایی در خریت اینجانب داشته است! لذا توصیه اکید دارم که از دیدن سریال های کره ای شدیدا اجتناب کنید!!!
*** از آنجایی که این تکنیک به نتیجه نرسید موقتا کنارش گذاشتم.

  • مداد رنگی