با من از ماه بگو

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام او...

مستوره
می نویسد
برای بخش پنهان لحظات

زندگی بی مزه!

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۱۶ ق.ظ

زندگی دقیقا همون جوری پیش میره که من نمی خوام. یا بهتر بگم همونجوری که من 3 سال پیش میخواستم. 18 سالم بود. یه زندگی برای خودم متصور بودم. از همه جنبه ها، خانوادگی، کاری. اینکه با چه جور آدمی زندگی کنم و چه سبک زندگی داشته باشم. درست وقتی از اون سبک زندگی پشیمون شدم و روی برگردوندم، برام مهیا شد.

کلا نمیدونم چه حکمتی داره که دقیقا وقتی از یه چیز دل میکنی نصیبت میشه. حالا این دل کندن ممکنه با تنفر همراه باشه یا با بی خیالی و توکل در هر حال فرق نمیکنه. فقط نمیدونم چرا اتفاق ها دقیقا همون موقع که باید نمی افتن! که آدم از اومدنشون بی نهایت خوشحال بشه. مثلا اتفاق امروز باید سه سال پیش می افتاد ولی الان افتاده. امان از این زندگی مسخره که هیچ وقت مطابق خواسته آدم پیش نمیره.

 

پ.ن. آرزو داشتم برمیگشتم به سه سال پیش! و از اتفاقی که امروز افتاده نهایت لذت رو میبردم! اما واقعا امکان داره؟!

پ.ن.2 فکر میکنم آرزوهای امروزم سه سال دیگه محقق بشن. درست زمانی که دیگه نمیخوامشون! گرچه دل زدگی ها از همین الان شروع شده...

پ.ن.3 مشابه اینو قبلا نوشته بودم . کجا؟ نمیدونم...

  • مداد رنگی

نظر (۲)

کلا داستان همینه
سلام 
الخیر فی ما وقع
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی