با من از ماه بگو

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام او...

مستوره
می نویسد
برای بخش پنهان لحظات

شب

جمعه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۳:۵۶ ق.ظ

بی خوابی به سرم زده... شب آنقدر زیبا است که دوست داشتم هر شب بیخواب می شدم...
اصلا کاش جای روز و شب عوض می شد...
آن وقت من دیگر برای شناخت راه، درخت ها و زمین را نشانه نمی گذاشتم. برای سیاهی ها نشانه میگذاشتم، برای سایه ها، برای چند درجه خم شدن جاده ها، برای جای ماه و ستاره ها...
شب...
من...
یکی از ما باید عوض میشد. یا شب روز می شد یا من دختر نبودم...
شب و دختر با هم جمع نمی شود...
دختر هیچ وقت نباید عاشق شب باشد...
اگر عاشق شد نباید گله کند...
باید سرش را در بالشت فرو کند و خودش را به خواب بزند! کاری که من سعی دارم انجام بدهم...

 

 

 

*چند تا از پستای پلاسم رو اینجا کوپی کردم... اما کم کاریه این مدت جبران نمیشه بازم

** بازم دارم به اسباب کشی فکر میکنم

  • مداد رنگی

دخترانه

عاشقانه

نظر (۱)

یلی وبلاگ عالی و خوبی داری لذت بردم واقعا من هم البته یه وب دارم که متاسفانه کسی به من سر نمی زنه و تنهام دوست داری بیا نیامدی هم اشکال نداره بازم ممنون موفق باشی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی