یک غرغروی 33 ساله هستم
صبح از خواب بلند میشم و اولین چیزی که همزمان با باز شدن چشمها به ذهنم میاد این عدده: 33
این روزا زیاد غر میزنم
خیلی غر میزنم
همش غر میزنم
دیروز فرزانه تو گروه گفت یه دوستی داره که همش غر میزنه و تمام 7 سالی که میشناسه ش فقط غر میزده
در عین حال خیلی دختر ماهیه و اعتماد به نفسش پایین نیست ولی بازم غر میزنه
و کیه که ندونه اون دختر منم؟
چند وقت بود حس میکردم کلا از نگاهش ایگنورم. منشن هام رو جواب نمیده و یه جورایی براش یه موجود نامرئی هستم
چند روز پیش رفتم پی وی ازش پرسیدم ازم ناراحتی
گفت نه... ولی خب دیشب تو گروه کلافه شد و فهمیدم خیلی موجود رو مخی براش هستم
نقطه مقابلش هستم...
البته که علی هم میگه خیلی خودتخریب گر هستم
چند وقت پیش که سر استخدام شدنش تو یه جای خوب از شدت حسادت کلی غر زدم اونم کلافه شد و عصبانی جوابمو داد
راستش خودم حتی نمیدونستم غر زدن یعنی چی
انقدر که توش غرقم نمیدونم یعنی چی
دارم تو گوگل میخونم ببینم چیا هست
اینجا پیست میکنم که داشته باشم:
- خوشبین نیمهی پر لیوان را میبیند.
- بدبین نیمهی خالی لیوان را میبیند.
- اما آدم غرغرو دنیا را اینطور برای شما تشریح میکند: در لیوانی لبپَر شده آبی هست که به اندازهی کافی خنک نیست، احتمالا چون از شیرِآب ریخته شده است، در حالی که من آب بطری خواسته بودم، و این لکه روی لبهی لیوان! یعنی بهداشت به درستی رعایت نشده و حالا معلوم نیست سر و کارمان با کدام ویروس بیفتد، نمیدانم چرا همیشه این اتفاقات برای من پیش میآید.
تا اینجا میشه گفت آدم غرغرو از هیچی به صورت کامل راضی نیست و همیشه چیزی برای ناخرسندی اون وجود داره
آدم میتونه مثبت اندیش باشه ولی همزمان غرغرو باشه
بسیاری از اوقات دلیل غرغرو بودن غرغروها! این است که کسی را ندارند که خودشان را پیش او تخلیه بکنند. گاهی تنها یک دیدار برای تخلیهی آنها کافی است که خودشان را بازبیابند و به راهشان بروند.
آدمهای غرغرو یک مشکل رو هزار بار میگن... و خب قطعا هزاربار دنبال راه حل و مشورت نیستن که
مثلا کسی که میدونه پوستش خرابه. هعی هر روز بگه پوستم خرابه پوستم خرابه این میشه غرغر
ولی وقتی یه بار بگه بچه ها من یه میلیون دارم چه پیشنهادی برای رسیدگی به پوست میدین؟
خب این غر نیست. دنبال راه حل هستی. و بقیه هم تکلیفشون با تو معلومه و تجربیاتشون رو میگن
ولی صرف پوستم خرابه که نمیشه بقیه کاری برات بکنن
"بسیاری از غرغروها اسیر این تصور اشتباهاند که سختی فقط مختص زندگی آنهاست."
خب من همچین تصوری ندارم. ولی وقتی از مشکلاتم بگم و بقیه هیچی نگن این تصور رو هم میشه کرد
من غر غر کنم سرم درد میکنه. یکی بیمارستان باشه و نگفته باشه... تو دلش میگه تو مگه درد هم داری تو زندگیت؟
من از تنهایی غر غر کنم و اونی که تازه طلاق شده با خودش میگه اینو نگاه کن. نمیدونه غم و غصه چی هست اصلا
خب اینم داره همینی که من گفتمو میگه :
غرغروها دائما مشکلشان را با شما مطرح میکنند ولی دنبال دریافت توصیه از کسی نیستند.
حتی وقتی راه خوبی برای حل مشکلشان به آنها نشان میدهید تمایلی به شنیدن آن ندارند.
احتمالا برای همین فرزانه میگفت من به توصیه های ترنم گوش نخواهم داد
شت این دقیقا منم :
غرغروها به دنبال تأیید شدن حرفهایشان هستند نه اینکه کسی به آنها بگوید که دارند اشتباه میکنند. تکرارِ حرفهای انگیزشیِ برنامههای صبحگاهی رادیو یا تلاش برای شاد کردنشان کمکی به آنها نمیکند تا متوجه بشوند چه کاری میتوانند برای بهتر کردن اوضاع انجام بدهند. از تمام راهکارهای این چنینی که با جملاتی مانند زیر بیان میشوند دوری کنید:
«حالا اینقدری هم که میگی سخت نیست.»، «بیخیال، شاد باش.» یا جملهی محبوب کلاسیک که «زمان التیامدهندهی تمام زخمهاست.» گفتن جملههایی مانند اینها به فردی که غر میزند نشان میدهند رنجی که تجربه میکند را جدی نگرفتهاید. زمانی که به فردی که غر میزند میگوییم «آنقدرها هم بد نیست»، او حتی بیشتر از قبل غر میزند تا به شما (و به خودش) ثابت کند که مشکلات او به راستی بسیار جدی هستند.
به همین منوال شما هرگز نباید به آنها بگویید که درمورد مشکلاتشان دارند اغراقآمیز رفتار میکنند. این حرف باعث میشود آنها به دنبال موارد دیگری بگردند که دربارهی آن غر بزنند تا شما را متقاعد کنند که اوضاع واقعا به همان بدی است که آنها میگویند. و حالا به جای شنیدن یک شکایت، پنج شکایت تازه در حمایت از شکایت اولیه به سوی شما روانه خواهد شد.
آدمهای غرغرو میتوانند یک روز عالی را در عرض یک دقیقه به روزی بسیار سخت و ناراحتکننده تبدیل کنند. پس قوی باشید
غرغروها به هیچ وجه آدمهای بدذاتی نیستند، اما واقعا نیاز به هدایتِ رفتارشان دارند.
خب میریم مطلب بعدی:
غر زدن یک مسکن موقت برای دردهاست. انسان در کشاکش زندگی روزمره خود در برخورد با خیلی از مسائل متنوع، آستانه تحمل متغییری دارد.
به لحاظ روحی ما همیشه نمی توانیم اوضاع را تغییر دهیم ولی با کمی غر زدن از فشار زیاد بر ذهنمان می کاهیم. همین غر زدن و حتی به تعبیری درد و دل های کوتاه بخش مازاد برتوان تحمل ما را خالی کرده و به ما انرژی برای ادامه فعالیت هایمان می دهد.
با این کار محبت و توجه دیگران را جلب نموده و برای خود وقت و انرژی می خرند. افراد برون گرا و افرادی که نیاز به محبت دارند بیشتر از دیگران نق زدن را دوست دارند.البته درمیان افراد دارای کمبود محبت، تنها افرادی که با غر زدن مورد محبت قرار می گیرند، شامل این دسته از افراد می شوند.
به لحاظ رفتارشناسی تمام کسانی که غر می زنند، آستانه تحمل کمی ندارند. بلکه بسته به شرایط هر فرد غر زدن در حد طبیعی، نرمال است.
اما برخی افراد را غرغرو خطاب می کنیم. کسانی که دائما غر زده و صبر دیگران را کم می کنند. این افراد نه تنها از فشار مازاد بر خود نمی کاهند بلکه با افزایش غر زدن هایشان، اصطلاحا کاسه صبر دیگران را نیز سر ریز می کنند.
وقتی بیش از حد غر می زنیم، در دید دیگران به فردی منفی تبدیل شده و اطرافیان از ما دوری می کنند
روانشناسان به افرادی که تحت فشارهای عظیم روحی هستند توصیه می کنند، با نوشتن آن هم در پایان هر شب، از فشار روحی خود بکاهند
خب فعلا تا اینجا بسه
- ۹۹/۱۲/۲۵